سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، ثمره حکمت است و درستی از شاخه های آن . [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شفاعت در آیات قرآنی1

 

 

 

این فقیر در صدد تفسیر مفصل شفاعت و بحث کلامى و فلسفى در این حقیقت مسلّم و اصیل و ضرورى اسلام نیستم در این زمینه باید به کتاب‏هایى که خاص این مسئله نوشته شده و به تفاسیرى که مشروح در این زمینه قلم فرسایى کرده‏اند مراجعه کنید، اینجانب این حقیقت قرآنیه را تنها به خاطر این که به استحکام اعتقاد مؤمنان بیفزاید و اشکالات اشکال کنندگان و خوارج مسلکان را از اذهان برطرف کند در چهار بخش مورد توجه قرار مى‏دهم، امید است که براى مطالعه کنندگان سودمند افتد و گوشه ‏اى از این واقعیت اسلامى براى آنان روشن شود.

 

1- آیات مربوط به شفاعت‏

براى این که بدانیم شفاعت از نظر قرآن مجید در چه جایگاهى قرار دارد و شفاعت حق چه شفاعتى است و شفاعت باطل چیست و شفاعت در چه زمینه‏اى تحقق مى‏پذیرد و شفیعان کیانند و شفاعت شوندگان چه کسانى هستند و آیا شفاعت ازدیاد درجه یا کاستن بار گناه است باید مجموعه‏اى از آیات را که شفاعت در آنها مورد توجه قرار گرفته مورد دقت قرار دهیم و با نگاه به مجمو آیات چهره حقیقت را بنگریم، زیرا توجه به یک آیه مثلًا آیه اى که به طور مطلق شفاعت را نفى میکند و با تکیه بر آن یک آیه ایجاد اعتقاد به این که ابداً شفاعتى وجود ندارد اصل صحیحى براى یافتن حقیقت نیست.

بدون دقت در مجموع آیاتى که یک مسئله را در چهرههاى گوناگونش مورد توجه قرار میدهد امکان ندارد نظر نهائى قرآن را نسبت به آن مسئله به دست آورد.

آنان که نسبت به حقایقى از قرآن و معارفى از اسلام دچار انحراف، کژ فهمى، و تند روى شدند به خاطر این است که حقیقتى را در یک آیه نظر کردند و از دیگر آیاتى که به برسى این حقیقت پرداخته غافل و بیخبر ماندند، و به روایات بسیار مهم اصیلى که میگوید: برخى از آیات قرآن برخى دیگر را تفسیر و تصدیق میکند، و کتاب خدا بخشى به کمک بخشى دیگر سخن میگوید و برخى از آن بر برخى دیگر گواهى میدهد «1»، نظر نینداختند و بر این اساس نسبت به آیات قرآن دچار تفسیر به رأى و تحمیل افکار غلط و انحرافى خود بر آیات قرآن مجید شدند.

درباره تفسیر به رأى که کارى بس خطرناک و انحراف از معانى واقعى آیات است پیامبر مى‏فرماید:

«من فسر القرآن برأیه فلیتبؤا مقعده من النار:» «2»

کسى که قرآن را برابر با رأى خودش تفسیر کند، محل جلوسش را در آتش قرار خواهند داد.

و از حضرت صادق (ع) روایت شده:

«من فسر القرآن برأیه ان اصاب لم یؤجر، وان اخطأ فهو بعد من السماء:» «3»

کسى که قرآن را مطابق رأى خود تفسیر کند و تفسیرش حق باشد پاداشى نخواهد یافت، و اگر در تفسیرش خطا کند موجودى دور از خدا خواهد بود.

روى این حساب لازم است مسئله شفاعت را با توجه به مجموع آیات مربوط به شفاعت مورد دقت قرار داد تا نظر قطعى و نهائى کتاب خدا نسبت به این مسئله روشن شود:

 

آیات گروه اول‏

آیات این گروه آیاتى است که به طور مطلق شفاعت را در روز قیامت نفى مى‏کند که برخى اعتقاد دارند در این گروه یک آیه بیشتر وجود ندارد و آن آیه‏اى است که هشدار مى‏دهد:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ: «4»

اى اهل ایمان از آنچه به شما روزى کرده‏ایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزى بیاید که در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و کافران همان ستمکارانند.

جمله‏ ولا شفاعه‏ براى کسانى که به دیگر آیات نظر نکردند و حتى زحمت دقت در آیه بعد از این آیه را به خود ندادند دستاویزى است براى انکار مطلق شفاعت و این مسئله شفاعت ساخته و پرداخته کاهنان و بى‏خبران از حقایق دینى است!

ولى پس از این آیه شریفه در آیه بعد که آیه الکرسى است به وجود شفیعانى اشاره مى‏کند که به اذن و اجازه حضرت حق نسبت به گروهى که شایسته شفاعت هستند شفاعت مى‏کنند.

مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ:

کیست آن که جز به اذن او در پیشگاهش قدم شفاعت پیش نهد؟ به روشنى از آیه شریفه استفاده مى‏شود که شفاعت شفیع نسبت به شفاعت شونده به اذن حضرت او امرى مسلم و قطعى است، وَ لا شَفاعَةٌ در آیه قبل موردى خاص و معین دارد و آن نفى شفاعت از کافران ستمکار است.

بنابراین مفهوم آیه شریفه‏ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ .... غیر از آن است که در بدو امر که عبارت از نفى مطلق شفاعت است بنظر مى‏رسد آیه شریفه با توجه به آیات دیگر هیچ دلیلى بر نفى مطلق شفاعت نیست.

علاوه بر این جمله‏ وَ لا خُلَّةٌ نیز مانند وَ لا شَفاعَةٌ نفى مطلق دوستى در قیامت نیست گر چه در مرحله اول به نظر مى‏رسد که پیوند دوستى همه اعم از فاسق و مؤمن و صالح و طالح و باتقوا و بى‏تقوا گسسته مى‏شود در صورتى که در آیه دیگر در رابطه یا بقاء دوستى در قیامت در میان اهل تقوا مى‏خوانیم:

الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ:

در روز قیامت دوستان دشمن یکدیگرند مگر پرهیزکاران که پیوند دوستى‏شان با یکدیگر ماندنى و جاوید است.

پس آیه شریفه‏اى که‏ لا شَفاعَةٌ در آن است نظرش نفى شفاعت درباره گروهى است که ایمان نیاوردند یا اگر آوردند آنچنان ضعیف است که دست شفاعت براى نجات آنان به آنان نمى‏رسد، و نهایتاً نفى شفاعت در آیه شریفه از گروهى در قیامت، دلیل بر نفى آن از دیگر گروه‏هاى شایسته شفاعت نیست.

 

آیات گروه دوم‏

در این گروه از آیات شفاعتى را که انحراف اعتقادى و کژفهمى یهود به آن تکیه کرده نفى مى‏کند، و مطلقا آنان را شایسته شفاعت نمى‏داند. و با توجه به‏ اینکه جمله‏ وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ نکره در سیاق نفى است مطلق شفاعت را از این گروه لج‏باز عنود و خیانت پیشه نفى مى‏نماید:

در این زمینه دو آیه در سوره بقره که همانند هم است وارد شده:

وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ‏ «5»

و از روزى پروا کنید که نه کسى از کسى عذابى را دفع مى‏کند و نه از کسى شفاعتى مى‏پذیرند و نه از کسى در برابر بخشش گناهانش فدیه و عوضى میگیرند و نه براى رهائى از آتش دوزخ یارى مى‏شوند.

این دو آیه شریفه به گواهى آیات قبل از خودش به انواع جنایات و خیانت‏ها و ستم‏هاى شدید یهود به مظلومان اشاره دارد فقط و فقط نشان دهنده نفى شفاعتى است که یهود به خیال واهى و گمان باطل خود به آن معتقد است و خطاب‏ واتقوا در هر دو آیه مى‏خواهد به آنان بگوید: از آن روزى که با این گونه ماهیت شما هیچ شفاعتى نسبت به شما پذیرفته نخواهد شد پروا کنید.

آنان از روى اعتقاد نامعقول مى‏گفتند: ما چون فرزندان پیامبران از بنى‏اسرائیل هستیم، هر اندازه هم گناه ما زیاد و فراوان و سنگین باشد پدران ما که داراى مقام نبوت‏اند از ما در قیامت شفاعت خواهند کرد، در صورتى که قرآن پیوند نسبى اینگونه معاندان و متجاوزان را در دنیا و آخرت گسسته و قطع مى‏داند:

وَ نادى‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکَمُ الْحاکِمِینَ: قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ‏ «6»

و نوح (پیش از آن طوفان همه منطقه را فرا بگیرد و تمام دشمنان و منکران را به کام مرگ کشد) پروردگارش را ندا داد و گفت:

پروردگارم به راستى که فرزندم از خاندان من است و یقینا وعده‏ات (به نجات خاندانم حق است) و تو بهترین داورانى.

خدا فرمود: اى نوح به یقین او از خاندان تو نیست او سرا پا کردارى ناشایسته است، پس چیزى را که به آن علم ندارى از من مخواه همانا من تو را اندرز مى‏دهم که مبادا از ناآگاهان باشى!

یک بار دیگر با دقت عقلى به هر دو آیه نظر کنید، نوح با کمال اطمینان به خدا مى‏گوید فرزندم از خاندان من است و تو وعده‏ات براى نجات خاندانم قطعى است، پس شفاعت مرا نسبت به پسرم قبول کن و او را نجات بده، و خداوند هم قاطعانه به نوح گفت: او از خاندان تو نیست و هیچ پیوندى میان تو و او وجود ندارد، او عملى ناشایسته است و بهمین خاطر پیوندش با تو گسسته است و سپس نوح را به شدت مورد خطاب قرار مى‏دهد که من نصیحتت مى‏کنم که مبادا از ناآگاهان باشى!

به راستى در این دو آیه شریفه چه درس‏ها و پندها و عبرت‏هاى بسیار مهم و باارزشى است و با توجه به این دو آیه آیا ادعاى یهود که ما نسب به پیامبران مى‏بریم پس هر چه باشیم و هر گناهى بر عهده ما باشد پدرانمان که داراى مقام نبوت هستند در قیامت از ما شفاعت مى‏کنند، ادعائى درست و صحیح است؟!

مسلماً پیوند یهود و هر گناهکار حرفه‏اى با آباء و اجداد پاکش گسسته و بریده است و خدا به خاطر پاکان به ناپاکان معاند و کافر در دنیا و آخرت توجهى نخواهد کرد.

پسر نوح با بدان بنشست

خاندان نبوتش گم شد جج سگ اصحاب کهف روزى چند جپى نیکان گرفت و مردم شد جج قرآن مجید درباره بدکاران حرفه‏اى و کافران و معاندان و تکذیب کنندگان آیات حق مى‏فرماید: حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ:

اینان از دشمنى با حق باز نمى‏ایستند و از گناه و جنایت دست بر نمیدارند، تا زمانى که یکى از آنان را مرگ در رسد مى‏گوید: پروردگارم مرا براى جبران گناهان و تقصیرهائى که از من سر زده به دنیا باز گردان امید است در برابر آنچه از عمر و مال و ثروت در دنیا واگذاشتم کار شایسته‏اى انجام دهم. به او مى‏گویند: چنین نیست که مى‏گوئى، بدون تردید این سخنى بى‏فایده است که او گوینده آن است و پیش رویشان برزخى است تا روزى که برانگیخته مى‏شوند، پس زمانى که در صور دمیده شود قطعا در آن روز نه میانشان پیوند خویشاوندى و ارتباط نسبى وجود خواهد داشت و نه از احوال یکدیگر خواهند پرسید!

اعتقاد به چینن شفاعتى که یهود آن را دستاویز خود کرده‏اند آن هم شفاعت بى‏قید و شرط که سبب باز بودن دست فرزندان پیامبران در انجام هر نوع گناه و کار زشت و خیانت و جنایت باشد و تنها انتساب نسبى به پیامبران در تحقق این شفاعت کفایت کند شدید مورد انکار قرآن و معارف الهیه و قوانین اسلامى است.

زیرا فرهنگ سعادتبخش اسلام و شریعت الهى ملاک و اساس و اصل و زیربناى نجات را ایمان و عمل صالح و اخلاق حسنه مى‏داند نه نسب و پیوند خویشاوندى.

البته همه پیوندها در قیامت گسسته نخواهد بود، بلکه گسستگى پیوند جریمه‏اى از جرایم مجرمان و معاندان و کافران و دشمنان حق است، چنان که در آیات بالا ملاحظه کردید و دقت نمودید که سخن آیه درباره بى‏دینان و بى‏خبران از حق است.

چه سخن غیر منطقى و نامعقول و بیپایهاى است که یهود در هر عصرى آن را تکرار میکنند و آن این که میگویند: ما امت برگزیده خدائیم نه تنها آنان این سخن بیاصل و ریشه و بدون دلیل را میگویند بلکه مسیحیان فریب خورده از یهود هم این سخن را پیوسته تکرار میکنند چنان که قرآن از قول هر دو طایفه نقل میکند:

وَ قالَتِ الْیَهُودُ وَ النَّصارى‏ نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ: «7»

یهود ونصارى گفتند: ما فرزندان و دوستان خدائیم.

آنان نجات در آخرت و وردو به حوزة شفاعت را ویژه کسى میدانند که به خاندان اسرائیل منتسب باشد، گوئى انتساب به فامیل اسرائیل، یا انتساب به مکتب یهودیت و نصرانیت هر چند هیچ عملى و اعتقادى و کار خیرى در میان نباشد مایه نجات و عامل رهائى از کیفرها و رهائى از عذاب دوزخ است!!

عجیبتر این که قرآن اعتقاد بسیار بسیار سنیفى را از آنان نقل میکند که ابداً ارزش عقلى و منطقى ندارد، و هیچ دلیل و برهانى آن را بدرقه نمیکند:

وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى‏: «8»

و گفتند: هرگز و ابداً جز یهودى یا نصرانى وارد بهشت نمیشود!!

قران با شدت با این افکار غلط و خیالات خام و اوهام پوسیده مبارزه دارد، و انتساب به فامیل اسرائیل یا به یکى از دو آئین یهودیت و نصرانیت را کافى در نجات نمیداند، بلکه یهودیگرى و نصرانیگرى را از اندیشه باطل میشمارد و مایه نجات را آراسته بودن به اسلام و شریعت احمدى و ایمان قلبى و تسلیم باطنى و عمل صالح و کردار خالصانه میداند، و در پوچ بودن و بیمایگى انتساب لفظى و فامیلى میگوید:

تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ بَلى‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ: «9»

این دروغها و اباطیل و یاوهگوئیهاى آنان است بگو اگر در ادعاى خود راستگوئید دلیل و برهان بیاورید. آرى کسانى که همه وجود خود را تسلیم خدا کنند در حالى که نیکوکارند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است، نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى‏شوند.

یهود شفاعت در آخرت را با شفاعت در دنیا یکى دانسته و برخلاف حق و جداى از عقل و منطق معتقد به شفاعت گشته.

«شفاعت در دنیا و از نظر عرف این است که شفیع حاکم را وادار به عفو مى‏نماید و اراده او را درباره مجرم برمى‏گرداند، (با این نوع شفاعتى که یهود قائل است) این سؤال پیش مى‏آید که حاکم به عدل چگونه رأى و نظرش با شفاعت تغییر مى‏نماید؟ این حاکم مستبد و ظالم است که به حسب مصلحت خود تغییر حکم و اراده مى‏دهد، عذاب مجرم (حرفه‏اى) چون موافق با عدل الهى است پس گذشت از وى مخالف عدل است، با توجه به آن که حکم و اراده پروردگار عین حکمت و سنت حتمى اوست و قابل تغییر نیست، چنان که آیاتى از قرآن به عدم تغییر سنت و اراده خداوند تصریح دارد قابل توجه و دقت بیشتر آن که با باز بودن راه چنین شفاعتى (که یهود معتقد است) آئین و شریعت در نظر عامّه سست مى‏شود، و احکام دگرگون مى‏گردد و این برخلاف حکمت بعثت پیامبران و تشریع شرایع است، بلکه منشأ اختلال نظم و ترویج گناه مى‏گردد، چنان که در بعضى از امم که به این آرزوها مغرورند دیده مى‏شود.

و چه بسا اینگونه مغروران از مردمى که دین بر آنها حاکم نیست و تنها قوانین و وجدان بر آنها حکومت مى‏کند، گناه و قانون‏شکنى‏شان بیشتر مى‏گردد، زیرا اینان به امید «واهى» و اتکاء «غلط» به شفاعت شافعین سد وجدان را مانند حدود دین در هم مى‏شکنند و به هر گناهى خود را مى‏آلایند و از هر اقدام به خیر و توجه به صلاح و اصلاحى وامانده مى‏گردند.

 

گروه سوم‏

آیاتى است که صریحاً دلالت دارند روز قیامت براى مطلق کافران از هر ملّتى که باشند شفیع و شفاعت کننده‏اى وجود ندارد یا شفاعت شافعان که به حال شایستگان مورد شفاعت سودمند است به آنان سودى نمى‏دهد:

هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِیلَهُ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَیَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ‏ «10»

آیا (کافران و منکران قرآن براى باور کردن آن) جز تحقق وعده‏هایش را انتظار مى‏کشند؟ روزى که حقایق بیان شده در آن به صورتى ظاهر و آشکار بیابد، کسانى که از پیش آن را به فراموشى سپرده بودند مى‏گویند: یقیناً فرستادگان پروردگارمان حق را آوردند (ولى ما آن را نپذیرفتیم) پس آیا در چنین روزى شفاعت کنندگانى براى ما وجود دارند که ما را شفاعت کنند یا به دنیا باز گردانده مى‏شویم تا کارى غیر آنچه انجام مى‏دادیم انجام دهیم به راستى آنان سرمایه وجودشان را تباه کردند و آنچه را به دروغ (به عنوان شریک خدا به خدا) نسبت مى‏دادند از دستشان رفت و گم شد.

إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعالَمِینَ وَ ما أَضَلَّنا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ: «11»

(هنگامى که آنان با بت‏هایشان به آتش در افتند روى به بت‏ها کرده مى‏گویند: ما شما را با پروردگار جهانیان مساوى و یکسان قرار مى‏دادیم و ما را جز مجرمان گمراه نکردند، در نتیجه براى ما نه شفیعانى است و نه یک دوست نزدیک و صمیمى!

وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ (46) حَتَّى أَتانَا الْیَقِینُ (47) فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ:

و ما روز رستاخیز و قیامت را تکذیب و انکار مى‏کردیم تا آن که براى ما یقین آمد، در این حال شفاعت شافعان سودى به آنان نمى‏دهد.

کافران بر اثر ضدیت با حق و تکذیب توحید و انکار نبوت و ظلم و ستم، و آلوده بودن به گناهان کبیره و ترک واجبات الهى و غرق بودن در محرمات شایستگى شفاعت را در خود نابود کرده از این جهت لایق ورود در این حوزه پاک و نجات بخش نیستند.

در هر حال نبود شفیع براى کافران یا نافع نبودن شفاعت شفیعان نسبت به آنان منافاتى با ثبوت شفاعت براى اهل ایمان ندارد.

 

گروه چهارم‏

آیاتى است که شفیع بودن بت‏ها را مردود مى‏داند، و هیچ‏گونه شفاعتى را براى آنان قائل نیست.

دقت در آیات کتاب خدا و مطالعه در تاریخ حیات عرب در عصر جاهلیت روشن مى‏سازد که بت‏پرستان بت‏هاى چوبى و سنگى و فلزى را عبادت مى‏کردند و چنین مى‏پنداشتند که با پرستش معبودهاى مصنوعى و دست‏ساز خودشان مى‏توانند توجه و رضایت آنها را به خود جلب کنند تا در پیشگاه شفیعان آنان براى نزول باران، فراوانى نعمت، ارزانى ارزاق و حل مشکلات باشند!

قرآن در آیات متعددى نه تنها از پرستش و عبادت بُتان نهى مى‏کند بلکه از شفیع بودن آنها به شدت انتقاد مى‏نماید، و توجه مى‏دهد که این معبودهاى باطل و ناچیز که مالک خیر و شر خویش نیستند چگونه مى‏توانند عذاب الهى را از دیگران دفع کنند؟

وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُمْ وَ ما نَرى‏ مَعَکُمْ شُفَعاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ‏ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَ ضَلَّ عَنْکُمْ ما کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ. «12»

(و لحظه ورود به جهان دیگر به آنان خطاب مى‏شود) همانگونه شما را نخستین بار (در رحم مادر تنها و دست‏خالى از همه چیز) آفریدیم، اکنون هم تنها به نزد ما آمدید و آنچه را در دنیا به شما داده‏بودیم پشت سر گذاشته و همه را از دست دادید و شفیعانتان را که در ربوبیت و عبادت ما شریک مى‏پنداشتید همراه شما نمى‏بینم بى‏تردید پیوندهاى شما با آنان بریده و آنچه را شریکان خدا گمان مى‏کردید از دستتان رفته و نابود شده است.

وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا یَعْلَمُ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یُشْرِکُونَ: «13»

و آنان به جاى خدا اشیائى مى‏پرستند که نه زیانى به آنان مى‏رساند و نه سودى عایدشان مى‏کند و مى‏گویند آنها شفیعان ما نزد خدایند! بگو: آیا خدا را به شفیعانى خبر مى‏دهید که آنها را در آسمانها و زمین به عنوان شفیع نمى‏شناسد؟ او از آنچه که شریک او قرار مى‏دهند منزه و برتر است.

وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَکائِهِمْ شُفَعاءُ وَ کانُوا بِشُرَکائِهِمْ کافِرِینَ وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یَوْمَئِذٍ یَتَفَرَّقُونَ: «14»

و از معبودانشان که آنها را کورکورانه مى‏پرستیدند براى آنان شفیعانى نخواهد بود و آنان معبودانشان را در قیامت انکار خواهند کرد. و روزى که قیامت برپا شود آن روز همه از هم جدا مى‏شوند.

أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ کانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَ لا یَعْقِلُونَ: «15»

بلکه آنان شفیعانى جز خدا انتخاب کرده‏اند، بگو: با این که آنها مالک چیزى نیستند و تعقلى ندارند باز آنها را شفیع مى‏شمارید!!

با توجه به مفاهیم و معانى این آیات و قرائنى که قبل و بعد آنهاست روشن مى‏گردد که هدف همگى این آیات کریمه نفى شفیع بودن بتهاست و مفاد آنها نفى شفاعت به طور مطلق نیست.

أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً وَ لا یُنْقِذُونِ: «16»

آیا به جاى خدا معبودانى برگزینم که اگر خداى رحمان براى من آسیب و گزندى بخواهد نه شفاعتشان ذره‏اى زیان را از من دفع مى‏کند و نه مى‏توانند نجاتم دهند.

گوینده این کلام حکیمانه بنابر نقل مفسران حبیب نجار است که به دفاع از فرستادگان عیسى برخاست و از توجه به بت‏ها و اعتقاد به شفاعت آنها انتقاد کرد و در راه دفاع از فرهنگ حق به دست کوردلان به شهادت رسید.

با این همه نفى و انکار نهایتاً قرآن مجید عقیده به شفاعت را بسان برخى دیگر از عقاید پیشینیان اصلاح نموده، و در عین این که عقاید غیر منطقى را به باد انتقاد گرفته و نظام اخروى را غیر از نظام این جهان دانسته مع‏الوصف اصل‏ وجود شفاعت را انکار ننموده و آن را اصالتاً حق خدا دانسته و براى اولیاء او تحت شرایطى که مهم آنها اذن الهى است ثابت دانسته است، و خیال خیال پردازان را که تصور مى‏کنند شفاعت در قیامت همچون پارتى بازى در دنیاست در هم کوبیده است و ثابت مى‏کند که شفاعت در حقیقت دعائى مستجاب در حق کسانى است که از ایمان و عمل برخوردارند ولى مستحق ازدیاد رتبه یا آمرزش گناهانى هستند که از روى جهالت از آنان سرزده و در ارتکاب گناهشان قصد مخالفت و جنگ با حق را نداشته‏اند، بلکه لغزشهائى بوده که در عین نفرت داشتن از آنها دچارش شده‏اند.

و روى این حساب میان آیات نفیکننده شفاعت و ثابت کننده آن کوچک‏ترین اختلاف و تضاد وجود ندارد، زیرا آیات نافى بر رد عقاید یهود و بت پرستان و اقوامى مشابه آنهاست ولى آیات اثبات کننده ناظر به شفاعت صحیح است که مبینش قرآن و شارح و مفسرش احادیث و روایات اهل بیت است.

 

گروه پنجم‏

آیاتى است که شفاعت را ویژه خدا مى‏داند و مى‏گوید: پاداش دهنده و شفیعى نیست و شفاعت همگى مربوط به اوست:

وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلى‏ رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ: «17»

و به وسیله این قرآن کسانى را که از محشور شدن به سوى پروردگارشان بیم دارند هشدار ده که آنان را (در آن روز هول‏انگیز) جز خدا سرپرست و شفیعى نخواهد بود باشد که بپرهیزند.

وَ ذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ ذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما کَسَبَتْ لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ.

و کسانیکه دینشان را بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنیا آنان را فریفت واگذار، و مردم را با قرآن هشدار ده که مبادا کسى در روز قیامت به کیفر آنچه از گناهان مرتکب شده از رحمت و ثواب محروم ماند و به هلاکت سپرده شود و او را جز خدا سر پرست و شفیعى نباشد.

اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفِیعٍ أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ: «18»

خداست که آسمان‏ها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش دوره آفرید، سپس برتخت فرمان‏روائى و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلط گشت براى شما جز او هیچ یاور و شفاعت کننده‏اى نیست.

قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ: «19»

بگو همه شفاعت در سیطره‏مالکیت خداست و او مالک آسمانها و زمین است، سپس به سوى او باز مى‏گردید.

اینگونه آیات ناظر بر نفى شفاعت بت‏ها و کوبیدن اعتقاد سخیف بت پرستان است و ناظر بر شفاعت دیگر شفیعان چون پیامبران و اولیا و صلحا که شفاعتشان به اذن خدا صورت مى‏گیرد و در دیگر آیات مطرح است نیست.

 

گروه ششم‏

آیاتى است که با صراحت و روشنى کامل شفاعت غیر خدا را در پیشگاه حق و در دادگاه الهى به عنوان یک اصل مسلم و قطعى پذیرفته و غیر قابل انکار مى‏داند، هر چند آن را از نظر شفیع و شخصى که مورد شفاعت قرار مى‏گیرد محدود و مشروط معرفى مى‏کند.

از جهت شفیع شرایطى دارد که شرط مهم آن این است که شفاعت باید به اذن خدا باشد و بدون اذن او شفاعتى صورت نمى‏گیرد.

از نظر شفاعت شونده نیز شرایطى مقرر است که بطور اجمال این است که شخصى که مورد شفاعت قرار مى‏گیرد باید رضاى حق را جلب کند و از دایره شایستگى شفاعت شدن خارج نشده باشد.

مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ: «20»

کیست که بدون اذن او به شفاعت برخیزد.

ما مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ: «21»

شفیعى نیست که جز به اذن او شفاعت کند.

لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً: «22»

معبودان باطل کافران در قیامت قدرت بر شفاعت ندارند مگر کسانى مانند پیامبران و امامان و فرشتگان که از نزد خداى رحمان پیمانى بر اذن شفاعت گرفته باشند.

یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلًا: «23»

در آن روز شفاعت کسى سود ندهد مگر آنکه خداى رحمان به او اذن دهد و گفتارش را در مورد شفاعت از دیگران بپسندد.

وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ: «24»

شفاعت در پیشگاه خدا جز براى کسانى که به آنان اذن دهد سودى ندارد.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 94/5/31 :: ساعت 9:20 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 617
>> بازدید دیروز: 651
>> مجموع بازدیدها: 1357173
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب